جدول جو
جدول جو

معنی رفت وآمد - جستجوی لغت در جدول جو

رفت وآمد
((رَ تُ مَ))
رفتن و آمدن، ایاب و ذهاب
تصویری از رفت وآمد
تصویر رفت وآمد
فرهنگ فارسی معین
رفت وآمد
آمدوشد، ترافیک، تردد، عبورومرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رفت و آمد
تصویر رفت و آمد
رفتن و آمدن، کنایه از معاشرت
فرهنگ فارسی عمید
(قَ دَ رَ جَ / جِ فَ دَ)
تردد. (ناظم الاطباء). همان آمد و رفت است. (آنندراج). رفتن و آمدن. ایاب و ذهاب. (فرهنگ فارسی معین). ذهاب و ایاب. آمد و شد. آمد و رفت. (یادداشت مؤلف) :
ز رفت و آمد غمهای بدمستت خبر دارم
صدا آید به گوشم چونکه در دل بازمی گردد.
ملاقاسم مشهدی (از آنندراج).
، مراوده و معاشرت. (فرهنگ نظام). مراوده. اختلاف. (یادداشت مؤلف). رجوع به آمد و رفت شود.
- رفت و آمد کردن، آمد و شد داشتن. تردد کردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رفت و آمد
تصویر رفت و آمد
تردد، رفتن و آمدن، آمد و شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفت و آمد
تصویر رفت و آمد
مرور
فرهنگ واژه فارسی سره